دکتر کاتوزیان چه زیبا میگوید:
بـه زندگی فکر کن…
ولی برای زندگی غصه نخور.
دیدن حقیقت اسـت، ولی درست دیدن، فضلیت.
با شروع هر صبح فکر کن تازه بدنیا آمدی .مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش.
شاید فردایی نباشد. شاید فردایی باشد اما عزیزی نباشد…
یادمان باشد؛ با شکستن پای دیگران، ما بهتر راه نخواهیم رفت!
یادمان باشد؛ با شکستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمیشویم!
کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم؛ باخدای او طرف هستیم.
به روزهایی از سال نزدیک میشویم که بیشتر مردم چمدانها را میبندند و آمادهٔ سفر میشوند. مطمئناً یکی از بدترین اتفاقهایی که میتواند در سفر بیفتد مریض شدن است، پس حتماً باید از قبل برنامهای بچینید که هیچ یک از اعضای خانواده در سفر ناخوش نشوند و بتوانید به طور کامل از سفرتان لذت ببرید.
خواب همیشه مهم است اما وقتی قرار است به سفر بروید، خصوصاً اگر راه طولانی در پیش دارید، اختلال در ریتم شبانهروزی بدنتان میتواند سیستم ایمنیتان را ضعیف کند. پس از یک هفته قبل از سفر سعی کنید شبها زودتر بخوابید و صبحها سرحالتر از خواب بیدار شوید. اگر روزهای قبل از سفر کمبود خواب داشته باشید، عوارض آن در سفر بیشتر اذیتتان خواهد کرد.
برنامهریزی کمک میکند از خیلی از اتفاقات پیشگیری کنید، زمانتان تلف نشود و از لحظات سفرتان بیشتر لذت ببرید. هرچند همیشه پیشبینینشدهها و غیرمنتظرههایی وجود دارد ولی اگر برنامهریزی داشته باشید، اتفاقات غافلگیرکننده نیز بهتر مدیریت میشوند.
همیشه در سفر کمکهای اولیه را با خود همراه داشته باشید، خصوصاً اگر با بچهها سفر میکنید. کیف کمکهای اولیه باید شامل استامینوفن یا ایبوپروفن برای درد و تب، دستمال یا ژل آنتیباکتریال، پد الکلی، دارویی برای ماشینگرفتگی، داروی ضد اسهال، چسب و باند زخم، مکمل پروبیوتیک و یک پماد آنتیبیوتیک باشد. اگر دارویی مصرف میکنید حتماً بستهای کامل از هر یک از داروها در کیفدستیتان باشد.
وقتی روتین و عادتهای روزمره به هم میریزند احتمال اینکه کارهایی مانند سر ساعت دارو خوردن را فراموش کنید زیاد است. پس حتماً از یک یادآور مانند آلارم گوشیتان استفاده کنید تا زمان خوردن داروهایتان را فراموش نکنید. این مسئله در یک سری از بیماریها مانند دیابت و فشارخون بسیار جدی است.
حتماً پیش از سفر، وضعیت آبوهوایی شهر مقصدتان را چک کنید و لباس و پوشش مناسب همان آبوهوا و شرایط جوی را با خود همراه داشته باشید. خصوصاً اگر فرزند کوچکی دارید باید به این مسئله بیشتر اهمیت بدهید
چه در مسیر سفر و چه در روزهایی که در مقصدتان هستید ممکن است بهراحتی فراموش کنید که باید بدنتان را هیدراته نگه دارید. هر جا میروید بطری آب همراه خود داشته باشید و روزتان را با نوشیدن دو لیوان آب آغاز کنید یا حداقل همراه صبحانهتان آب بنوشید. یادتان باشد که یکی از مشکلات شایع در طول مسافرت، یبوست است که اغلب به دلیل مصرف کم آب رخ میدهد.
اگر طی سفر امکان این را ندارید که خودتان غذا درست کنید، پس حتماً نسبت به غذاهایی که انتخاب میکنید دقیق باشید و هرجایی غذا نخورید. مثلاً گوشتهایی بخورید که کاملاً پخته شده باشند و داغ سرو شوند، سبزیجات خام نخورید، لبنیات را فقط بهصورت پاستوریزه بخورید و از دستفروشها غذایی نخرید. یک نکتهٔ مهم دیگر اینکه ترجیحاً فقط آبمعدنی بنوشید.
هرچند ممکن است دلتان بخواهد غذای جدیدی را که بومی منطقهای است که به آن سفر کردهاید امتحان کنید اما بهتر است این کار را نکنید یا حداقل فقط از جایی تهیه کنید که مطمئنتر است. ضمناً پُرخوری هم نکنید چون سنگین و بیحال میشوید و نمیتوانید از سفرتان لذت ببرید. پس لطفاً در عین اینکه از غذاها و تجربیات جدید لذت میبرید، تعادل و کیفیت را فراموش نکنید.
ضمناً اگر میدانید که قرار است در شهر مقصدتان در رستوران غذا بخورید، پس حتماً از همین الان جستجو و تحقیق در مورد رستورانهای خوب و معتبر را شروع کنید، اسامی و آدرس آنها را یادداشت کرده و این کار را برای زمانی که در سفر هستید نگذارید، چون ممکن است به دلیل گرسنگی و خستگی دستپاچه شوید و بدون تحقیق پا به هر رستوران و غذاخوری بگذارید.
شاید فکر کنید سفر ایدهآل این است که تمام روز کنار ساحل یا زیر درختان جنگل دراز بکشید، اما اگر طی روز کمی فعالیت بدنی داشته باشید، هم احساس بهتری خواهید داشت و هم بیشتر استراحت خواهید کرد. بسته به شرایط و امکانات شهر و مکانی که به آن سفر کردهاید و در آنجا اقامت دارید میتوانید پیادهروی کنید، دوچرخهسواری کنید، از وسایل ورزشی پارک محل استفاده کنید، والیبال و تنیس بازی کنید یا حتی چند حرکت کششی و قدرتی انجام دهید. ورزش همیشه و همهجا، سیستم ایمنیتان را تقویت کرده و سبب ترشح اندورفین میشود.
مطمئناً دوست ندارید در سفر آفتابسوخته شوید، پس کلاه و ضدآفتاب با SPF حداقل ۳۰ همراهتان داشته باشید و از پوستتان در برابر پرتوهای مضر خورشید محافظت کنید. هرچند اثر آفتابسوختگی در نهایت باقی نمیماند و از بین میرود اما احتمال سرطان پوست با این آفتابسوختگی بیشتر شده و باقی میماند، پس این مسئله را جدی بگیرید.
حتماً پیش از سفر، وضعیت آبوهوایی شهر مقصدتان را چک کنید و لباس و پوشش مناسب همان آبوهوا و شرایط جوی را با خود همراه داشته باشید. خصوصاً اگر فرزند کوچکی دارید باید به این مسئله بیشتر اهمیت بدهید.
اتومبیل و حوادث مربوط به آن شوخیبردار نیست. ضمناً اگر اتومبیل شما حین سفر مشکلی پیدا کند، علاوه بر مشکلات ایمنی و خطری که برای سلامتیتان دارد، وقتتان گرفته میشود و مجبورید در شهر یا مکانی که آشنایی زیادی با آن ندارید به دنبال تعمیرگاه و مکانیکی باشید.
بیشتر بخوانید
باید و نبایدهای مسافرت در روزهای کرونایی
سفر کردن طی یک پاندمی بدون تردید به مراقبتها و رعایتهای دقیقتری نیاز دارد تا ریسک ابتلا به ویروس به حداقل برسد. شما باید تمام پروتکلهایی را که در حالت عادی رعایت میکنید در سفر نیز جدی بگیرید.
بعد از بنزین زدن، خریدکردن و ... حتماً دستها را ضدعفونی کنید،
در صورت امکان با اتومبیل خودتان سفر کنید و ماسک زدن را فراموش نکنید،
ماسک و دستمال ضدعفونیکننده و ژل آنتیباکتریال به اندازه کافی همراه داشته باشید،
از حضور در جاهای شلوغ خودداری کنید،
در رستوران از ضدعفونی شدن میز و صندلی اطمینان حاصل کنید،
هوای داخل اتومبیل را مرتباً تهویه کنید و پنجرهای را باز بگذارید،
اگر در هتل یا خانهای کرایهای اقامت میکنید پس حتماً ضدعفونیکنندهٔ سطوح همراه داشته باشید، هرچند اتاقهای هتل باید پیش از ورود مهمانان جدید به طور کامل ضدعفونی شوند ولی بهتر است خودتان هم بهمحض ورود، تمام سطوح مشترک را ضدعفونی کنید.
به دنیا آمده ایم که
با زندگی کردن
قیمت پیدا کنیم
نه اینکه به هر قیمتی
زندگی کنیم
حلول ماه عید و شادی مسلمین است
پایان ماه روزه، برای صائمین است
نشاط و افتخار و شادی و سربلندی
از محک الهی برای مؤمنین است
این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام
تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
امیدوارم با جمع کردن هفت سین نوروزی
قرآنش نگهدارتان، آینه اش روشنایی زندگیتان
سکه اش برکت عمرتان، سبزیش طراوت و شادابی دلتان
ماهی اش شوق ادامه زندگیتان را به شما هدیه دهد
سیزده بدر مبارک . . .
پیام نوروز این است
دوست داشته باشید و زندگی کنید
زمان همیشه از آن شما نیست…
سال ۱۴۰۰ مبارک
مرگ انسانیت | |
از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون حضرت هابیل از همان روزی که فرزندان آدم صدر پیغام آوران حضرت باری تعالی زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید آدمیت مرد گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادر ها به چاه انداختند از همان روزی که با شلاق و خون دیواره چین را ساختند آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد واین آسیاب گشت و گشت قرن ها از مرگ آدم هم گذشت ای دریغ ، آدمیت برنگشت
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است سینه دنیا زخوبی ها تهی است صحبت ازآزادگی پاکی مروت ابلهی است صحبت از موسا و عیسا و محمد نابجاست قرن موسی چنبه ها است
روزگار مرگ انسانیت است من که از پژمردن یک شاخه گل از نگاه ساکت یک کودک بیمار از فغان یک قناری در قفس از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار اشک در چشمان و بغضم در گلوست وندرین ایام زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست مرگ او را از کجا باور کنم؟
صحبت از پژمردن یک برگ نیست وای جنگل را بیابان می کنند دست خون آلود را درپیش چشم خلق پنهان میکنند هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا آنچه این نامردمان یا جان انسان می کنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست در کویری سوت و کور در میان مردمی با این مصیبتها صبور صحبت از مرگ محبت مرگ عشق گفتگو از مرگ انسانیت است
"فریدون مشیری " |
خداوند شش گنج را در شش جا قرار داده که مردم در جایی دیگر طلب می کنند
که هیچگونه نخواهند یافت:
من آســـــــــایش را در بهشت قرار داده ام، مردم در دنیـــــــــــــا می جویند.
علم را در گرسنگی گذاشته ام، مردم آن را در سیـــــــــــــــــــری می طلبند.
عـــــــــــزت را در بیداری شب نهاده ام، در دربار شــــــــــــاهـــان می جویند.
رفــــعـت را در فـــــروتـنـی گـــــذاشــــتـه ام، در تـکــبـــــــــــــر مــی خــواهند.
مستجاب شدن دعا را، در غذای حلال قرار داده ام، در سر و صدا می جویند.
بی نیـازی را در قنـاعت قرار داده ام ،که آن را در زیادی مال طلب می کنند.
دیوارهای خالی اتاقم را
از تصویرهای خیالی او پر می کنم
خدای من زیباست
خدای من رنگین کمان خوشبختی ست
که پشت هر گریه انعکاسش را
روی سقف اتاق می بینم
من هیچ با زبان کهنه صدایش نکرده ام
و نه لای بقچه پیچ سجاده رهایش
او در نهایت اشتیاق به من عاشق شد و
من در نهایت حیرت
حالا گاه گاهی که به هم خیره می شویم
تشخیص خدا و بنده چه سخت است
مردی در عالم رویا خودش را در ساحل زندگی اش دید. بر روی ساحل به جز رد پای خودش رد پای دیگری را دید. از خدا پرسید: خدایا این رد پای کیست؟ خداوند پاسخ داد: این جای پای من است که در تک تک لحظات همراه تو هستم. مرد به لحظات سخت زندگیش رسید جایی که فقط یک رد پا روی ساحل مانده بود با ناراحتی از خدا پرسید :خدایا در این لحظات سخت و بحرانی که به تو نیاز داشتم چرا مرا تنها گذاشتی؟ خداوند با لبخند پاسخ داد: این درست همان لحظاتیست که من تو را در آغوش گرفته ام و به خاطر همین فقط جای پای من بر ساحل زندگیت مانده است....
|
خدای مهربان را که نباید فقط در آسمان ها به دنبالش گشت!
می شود خدا را در همینجا میان آدم ها پیدا کرد...
در دل کسی که امید را به زندگی ناامیدی بر می گرداند.
در چشمان کسی که خنده را به جای غم در دلها می نشاند.
در دستان کسی که از بزرگی و مهربانیش گره از کار خیلی ها گشوده...
و در قلب و روح خیلی ها که قد خوبی هایشان به بلندای آسمان است.
آری. خدا را می شود همه جا دید و احساس کرد...